پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹ذیقعده,۱۴۴۵
چهارشنبه, 23 مهر 1399 ساعت 05:59

تهیه بروشور ویژه شهادت امام رضا علیه السلام توسط بخش پژوهش مطلب ویژه

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

سرّ لقب رضا بر امام هشتم علیه السلام

مقام رضا از بالاترین مقامات عرفانی است. تحصیل این مقام میدان وسیعی دارد که همه انسان ها حتی معصومین در آن امکان پیشروی دارند.

 امام معصوم در نظام هستی وسیله ی رسیدن به این مقام است. رضا برای خواص از نخستین مراحل سلوک و برای عوام از دشوارترین آنهاست. مرتبه ی رضا از ثمرات محبت و نتیجه ی آن صفت است. امام رضا علیه السلام در این صفت سرآمد و شاخصه ی سایر امامان بود. شیخ صدوق می نویسد:

ابی نصر بزنطی گوید: به ابی جعفر محمد بن علی علیه السلام عرض کردم قومی از مخالفان شما گمان می کنند دلیل اینکه مأمون، پدر بزرگوار تو را «رضا» نامید، آن است که به ولی عهدی او راضی شد. آن بزرگوار فرمود: به خدا قسم، دروغ گفتند و فاجر شدند، بلکه حق تعالی او را «رضا» نامید؛ چرا که راضی بود به خداوند بزرگ و به آنچه او تقدیر فرماید (خواجه عبدالله انصاری، منازل السایرین، ص358)

به چه کسی می گویند که او به مقام «رضا» رسیده است؟ و تبیین درست از مقام «رضا» چیست؟ برخی عرفا و عالمان اخلاق با استفاده از آیات و روایات، مقام «رضا» را این گونه تعریف کرده اند: «رضا آن است که شخص به آنچه در زندگی قسمت او می شود و از سوی خداوند برای او مقدر می گردد، خشنود باشد و بر آن اعتراضی نداشته باشد. اگر خداوند برای او تهی دستی را تقدیر فرمود، بپذیرد و اگر ثروتمندی را نیز مقدر کرد، بپذیرد؛ و به او هر مقامی که داده است، بپذیرد و در این باره هیچ گونه کراهت قلبی نداشته باشد، بلکه درباره همه آنها خشنود باشد».

لقب معروف امام هشتم رضا علیه السلام

در این میان، معروفترین لقب از القاب این امام لقب زیبای «رضا» است.

هر چند برخی تاریخ دانان بر آنند که انتخاب این لقب، به زمان ولایتعهدی امام رضا علیه السلام بر می‌گردد که توسط مأمون انتخاب شده است، ( تاریخ طبری، ج7، ص139؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج6، ص326.)

اما منابع معتبر شیعه حاکی از آن است که امام کاظم علیه السلام خود، فرزندش علی را به این لقب نامیده است و توصیه نموده که همگان نیز وی را به این لقب بخوانند. (عیون اخبار الرضا، ج1، ص14)

 

از جمله اسنادی که این را تأیید می‌کند، نامة فضل بن سهل به آن امام است که به دستور مأمون برای دعوت آن حضرت به خراسان نوشت. در آن نامه چنین آمده است «بسم الله الرحمن الرحیم، لعلی بن موسی الرضا ... من ولیّه فضل بن سهل...».

این خبر نیز که به نقل از امام جواد علیه السلام رسیده است تأییدی بر این مطلب است که فرمود: خداوند پدرم را رضـا نامید، زیرا پیامبر اکرم صلی الله علیه وآله و دیگر ائمه علیهم السلام از او خشنود بوده و هستند. راوی پرسید:

 مگر دیگر امامان، این طور نبودند؟ آن حضرت فرمود: چرا؛ اما پدرم ویژگی دیگری نیز داشت و آن، این بود که حتی مخالفان نیز مانند موافقان از او راضی بودند (کافی، ج2، ص89؛ اثبات الهدی، ج6، ص11 )که تفویض ولایتعهدی از سوی مأموم دلیل بر این مطلب است. ممکن است در بین آحاد امّت کسانی باشند که به مقام رضوان راه پیدا کنند؛ چون پایان بخش سورة مبارکة فجر که فرمود: یا أیَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَهُ ارْجِعِی إلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرضِیَّه (سوره فجر آیه 27) مخصوص ائمه علیه السلام نیست، شامل سائر انسانهای ملکوتی‌منش هم می‌شود. ممکن است در بین امّت کسانی باشند که دارای نفس مطمئنه و نائل به مقام راضِیَهً مَرضِیَّهً بشوند، امّا رضا نخواهند بود! آنها جزء امّت‌اند، ولی امام رضا علیه السلام واسطه است که چنین افرادی در بین امّت به مقام راضِیَهً مَرضِیَّهً راه پیدا می کنند.

هیچ موجودی از هیچ موجود دیگری راضی نمی‌شود، مگر به وساطت مقام امام هشتم؛ هیچ انسانی به هیچ توفیقی دست نمی یابد و خوشحال نمی شود، مگر به وساطت مقام رضوان رضا علیه السلام ؛ و هیچ نفس مطمئنه ای به مقام راضی و مَرضی بار نمی‌یابد، مگر به وساطت مقام امام رضا! او نه چون به مقام رضا رسیده است، به این لقب ملقّب شده است! بلکه چون دیگران را به این مقام می‌رساند، ملقّب به رضا شد.

اگر کسی در کارهای جزئی موفق شد و راضی شد؛ چه بداند، چه نداند به برکت امام رضاا علیه السلام ست. اگر فرزندی کوشید، رضای پدر و مادر را فراهم کرد؛ چه بداند و چه نداند، به وساطت مقام امام رضا علیه السلام است. و اگر عالم حوزوی یا اندیشور دانشگاهی به مقام علم و دانش بار یافت و بر کُرسی استادی تکیه زد و راضی شد؛ چه بداند، چه نداند به وساطت مقام ایشان است.(بر گرفته از سخنان آیت...جوادی)

 در بین آحاد امّت اسلامی کسانی هستند که به مقام رضوان راه پیدا می کنند؛ چون پایان بخش سورة مبارکة فجر که فرمود: یا أیَّتُهَا النَّفسُ المُطمَئِنَهُ ارْجِعِی إلی رَبِّکِ راضِیَهً مَرضِیَّه (سوره فجر؛ 27 و 28) مخصوص ائمه علیه السلام نیست، شامل سایر انسانهای ملکوتی‌منش هم می‌شود. ممکن است در بین امّت کسانی باشند که دارای نفس مطمئنه و نائل به مقام راضِیَهً مَرضِیَّهً بشوند، امّا رضا نخواهند بود .اهداف جزئی هم مشمول این اصل کلّی است. آنها جزء امّت‌اند، ولی امام رضا علیه السلام واسطه است که چنین افرادی در بین امّت  به مقام راضِیَهً مَرضِیَّهً راه پیدا می کنند(الکافی، جلد 1 ، صفحة 201 ـ)

نردبانی به نام اقرار به گناه

در قرآن کریم، ذات أقدس إله به ما فرمود: شما باید وسیله ای فراهم بکنید که از آن وسیله مدد بگیرید و به خدا وصل بشوید. وسیله برای وصول است. این سبب و این نردبان برای آن صعود است؛ وَ ابتَغُوا إلَیهِ الوَسیله (مائده: آیة 35). آنگاه وسیله را در ادعیه، در مناجات، در روایات برای ما مشخّص کرده اند.

بهترین وسیله و عالی ترین وسیله «توحید» است که انسان موحّد باشد. تَوَسَّلْتُ إلِیکَ بِرُبُوبیَّتِکْ (المصباح لِلکفعمی: صفحة 558). اعتقاد به عبودیت خویش و ربوبیّت خدا بهترین وسیله است. و برای اینکه انسان به این توفیق راه پیدا کند، اقرار به گناه را به عنوان وسیله با مولای خود در میان می گذارد. خود این اقرار به گناه وسیله است. در مناجات شعبانیّه چنین آمده است: خدایا! تو که دستور داده ای ما به طرف تو وسیله‌ای اتخاذ کنیم؛ وَ قَدْ جَعَلتُ الإقرارَ بِالذَّنبِ إلِیکَ وَسیلَتِی(بحار الأنوار، جلد 91، صفحة 97). من هیچ نردبان و وسیله ای ندارم، مگر اینکه اقرار می کنم بد کرده ام!

اقرار به گناه نردبان خوبی است؛ از غرور آدم می کاهد، انسان را به توبه وادار می‌کند، وقتی انسان اقرار کرد و تصمیم گرفت توبه کند حالت ذکام معنوی او بر طرف می شود؛ وقتی انسان مذکوم نبود، ذکام نداشت، سرما خورده نبود، هم بوی بد را استشمام می کند، هم بوی خوب را! بوی خوب و شیوای عبادت و استغفار به شامّه اش می رسد، بوی بد گناه هم به شامّه اش می رسد.این از بیانات نورانی رسول خدا صلی الله علیه وآله است که به ما فرمود: تَعَطَّرُوا بِالإستِغفارْ لا تَفضَحَنَّکُمْ رَوائِحُ الذُّنُوبْ (وسائل الشیعه ،جلد 16، صفحة 70 ـ رُوِیَ عَنْ اَمیرالمؤمنین با علیه السلام استغفار خود را معطّر کنید تا بوی بد گناه شما را رسوا نکند. بالأخره گناه بد بواست و روزی انسان را رسوا می کند. همه که مثل ما مذکوم نیستند،‌ شامّة همه بسته نیست! بسیاری از جوانها، از خواهران و برادران با شامّة باز استشمام می کنند. جامعه ای که شهید داده است، معطّر است. جامعة معطّر و خوشبو هم بوی خوب دارد، هم بوی خوب را استشمام می کند.

مگر در فرهنگ ما زیارت وارث و امثال وارث نیآمده؟! مگر ما در پیشگاه شهداء و شهیدانِ امام رضا علیه السلام عرض نمی کنیم: طِبتُمْ وَ طابَتِ الأرضُ الَّتِی فِیهَا دُفِنْتُمْ (مفاتیح الجنان / زیارت وارث)؟! شما طیّب و طاهرید، سرزمینی که شما را پروراند طیّب و طاهر است، مزار و مرقد شما طیّب و طاهر است. خُب این زیارت وارث به انسان شامّه می دهد. اگر ما نتوانستیم استشمام کنیم، خیلی ها هستند؛ همانها که شهید داده اند، همانها هم بوی شهادت را استشمام می کنند.

اَلحَمدُ للهِ الَّذِی سَتَرَ عُیُوبی وَ ذُنُوبی وَ لَمْ یَفضَحْنِی مِنْ بِینِ الخَلائِقْ (مستدرک الوسائل ،جلد 5، صفحة 393). خدایا! تا دیر نشده ما بر می گردیم، ما معتقدیم بد کردیم و تو پوشاندی. ستّار بودی، غفّار بودی؛ امید آن هست که در آخرت هم بپوشانی. ولی بالأخره ممکن است یک وقتی قهر خدا آن پرده را کنار بزند و سرزمین طیّب و طاهر که مردان الهی و زنان الهی تربیت می کند و بوی خوب اطاعت را استشمام می کنند و بوی بد گناه را هم استشمام می کنند، ما مفتضح بشویم.

میان‌بری برای تقرب الهی

در دعای کمیل می خوانیم، در ادعیة دیگر می خوانیم که خدا به ما از هر موجودی نزدیکتر است. اگر او به ما از خود ما حتّی نزدیکتر بود، بخشش او هم به ما از هر چیزی نزدیکتر است. یک راه میانبری بنده با خدا دارد؛ غیر از آن اسباب و وسائل، و آن راه توسل می باشد: تَوَسَّلْتُ إلِیکَ بِرُبُوبیَّتِکْ.یعنی خدایا! تو که فرمودی وَ ابتَغُوا إلِیهِ الوَسیلِه، ما داریم، نماز وسیله است، روزه وسیله است، قرائت قرآن وسیله است، درس و بحث وسیله است، احسان و نثار و ایثار وسیله است، جهاد اصغر و اکبر وسیله اند؛ همة اینها وسیله اند. امّا «توحید ناب» وسیلة خوبی است. خدایا! عبودیت خود و ربوبیّت تو را وسیله قرار دادیم. تَوَسَّلْتُ إلِیکَ بِرُبُوبیَّتِکْ. اگر چنین وسیله ای در اختیار ما هست، و این وسیله اَقربُ الوَسائِل است و‌ اَقویَ الوَسائِل است؛ اگر از این وسیله ما بخواهیم مدد بگیریم، کار آسانی هست؛ دفعتاً می بینید انسان متحوّل می شود. و این تحوّل باعث تهیّة ذخیره ای است که چیزی او را عوض نمی کند.شما تا چشم به هم بزنید، می بینید ابلاغ بازنشستگی به دست یک عالم حوزوی یا دانشمند دانشگاهی دادند. طولی نمی کشد که انسان به 60 یا 70 سالگی می رسد! یک بیان نورانی ای امیر المؤمنین سلام الله علیه دارد که لحظه ها چقدر زود می گذرد، به چه سرعت می گذرد، روز می شود. روزها به چه سرعت می گذرد، هفته می شود. هفته ها به چه سرعت می گذرد، ماه و سال را پشت سر می گذارد؛ و این ماهها و سالها به چه سرعت می گذرد و عمر را تأمین می کند! تا انسان بجنبد، می بیند:

 از آن سرد آمد این کاخ دلاویز

 که تا جا گرم کردی‌، گویدند خیز

دنیا همیشه سرد است؛ زیرا هر کسی چند لحظه ای آنجا نشست، تا جای خود را گرم بکند، به او می گویند: نوبت تو به سر آمده. آنگاه کسی در این بازیگری‌ها پیروز می‌شود که نه کسی را فریب دهد، نه فریب کسی را بخورد؛ او به مقام رضوان بار می یابد، إن شآءَ الله به نفس مطمئنه می‌رسد، راضیة مرضیه خواهد شد. از آن به بعد به او اجازة رجوع می دهند.

شما می بینید انسان اینچنین نیست که عمرش با کهکشان ها قابل قیاس باشد! انسان یک جان مجرّدی دارد که فوق میلیاردها سال نوری است. اصلاً نه متزمّن در زمان است، نه متمکّن در مکان در نتیجه بار انسان و زمان کوتاه......(گروه معارف-رجانیوز: گفتاری از آیت‌الله جوادی آملی درباره امام رضا(ع)، يكشنبه 23 تير 1398)

 

فهرست منابع:

(1) سوره فجر / آیات 27 و 28

(2) الکافی / جلد 1 / صفحة 201 ـ با تلخیص

(3) سورة مائده / آیة 35

(4) المصباح لِلکفعمی / صفحة 558

(5) بحار الأنوار / جلد 91 / صفحة 97

(7) وسائل الشیعه / جلد 16 / صفحة 70 ـ رُوِیَ عَنْ اَمیرالمؤمنین (ع)

(8) مفاتیح الجنان / زیارت وارث

(9) مستدرک الوسائل / جلد 5 / صفحة 393

(10) المصباح لِلکفعمی / صفحة 558

 (11) عیون اخبار الرضا7، ترجمه: آقا نجفی اصفهانی، ص13؛ سید هاشم بحرانی، حلیة الابرار، ج2، صص 297 و 298

(12)(خواجه عبدالله انصاری، منازل السایرین، شرح: عبدالرزاق گیلانی، ص358)

 (13)16 شهريور ۱۳۹۳ - ۰۹:۵۰- ابن جریر طبری، تاریخ طبری، ج7، ص139؛ ابن اثیر، الکامل فی التاریخ، ج6، ص326.

(14)- صدوق، عیون اخبار الرضا، ج1، ص14.

(15)- کافی، ج2، ص89؛ اثبات الهدی، ج6، ص11

(16).سوره فجرآیه 27....

(17)-گروه معارف-رجانیوز: گفتاری از آیت‌الله جوادی آملی درباره امام رضا(ع)، يكشنبه 23 تير 1398

(18)-رسول جعفریان،حیات فكرى و سیاسى امامان شیعه،انتشارات انصاریان قم، چاپ دهم 1386 ص 438 و439

 

پژوهش مدرسه علمیه فاطمة الزهرا سلام الله علیها توس

مشهد-مطهری شمالی 58شهید عربی 1 شماره تماس 13-37341511 www.ALZahra-toos.com

 

 

 

 

 

 

خواندن 2245 دفعه

آدرس و اطلاعات تماس

آدرس: مشهد مقدس - خیابان مطهری شمالی 58
مدرسه علمیه فاطمة الزهراء سلام الله عليها توس

تلفن: 13-7341511-0513

فکس:7340700-0513

پست الکترونیک : info@alzahra-toos.com

اوقات شرعی

تمامي حقوق اين سايت متعلق به مدرسه علميه فاطمة الزهراء سلام الله عليها توس مي باشد. طراحی سایت توسط  ماهان سیستم