پنجشنبه, ۲۷ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۹ذیقعده,۱۴۴۵
یکشنبه, 26 خرداد 1398 ساعت 09:44

تهیه ویژه نامه به مناسبت فرارسیدن شهادت حضرت حمزه علیه السّلام توسط  واحد پژوهش مدرسه مطلب ویژه

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(0 رای‌ها)

به همّت واحد پژوهش مدرسه علمیّه فاطمۀ الزّهراء سلام الله علیها توس ویژه نامه ای به مناسبت فرارسیدن شهادت حضرت حمزه سیّد الشّهداء علیه السّلام تهیه گردید که متن آن را به منظور مطالعه علاقه مندان انتشار می دهیم .

مقدّمه

حمزه بن عبدالمطلب علیه السّلام، عموى پیامبر گرامى اسلام بود، دو سال پیش از ولادت رسول خدا صلّى الله علیه وآله و سلّم دیده ‏به جهان گشود.

در میان جوانان قریش در دلاورى و بزرگوارى برجسته و در آزاداندیشى، آزادمنشى وستم‏ستیزى سرآمد بود. سلحشورى و توان رزمى وى همزمان با آغاز دوره جوانى نمودار شد.

آن آزادمرد، حتى پیش از پذیرش اسلام، از رسول خدا در برابر آزارهاى مشركان‏حمایت مى‏كرد، گرویدن وى به اسلام موجب سربلندى دین خدا شد، زیرا پس از آن‏ مسلمانان از انزوا بیرون آمدند و قریش با درك پشتیبانى توانا و استوار حمزه از پیامبر اكرم صلّى الله علیه وآله و سلّم از آزارهاى خود كاستند و رفتارشان با رسول خدا و مسلمانان‏ ملایم‌تر شد.

حمزه علیه السّلام همراه دیگر مسلمانان به مدینه هجرت كرد و خدمات ارزنده‏اى بویژه درامور نظامى ارائه داد.

پیامبر اكرم صلّى الله علیه وآله و سلّم به مسائل دفاعى حكومت نوبنیاد خود اهتمام خاصى داشتند. ایشان‏ با تشكیل گروه‌هاى رزمى درصدد برآمدند امنیت مدینه را تأمین كرده، مسلمانان را براى رویارویى با دشمنان آماده سازند. براین اساس هفت ماه پس از هجرت، نخستین‏ گروه گشتى رزمى را به فرماندهى حضرت حمزه علیه السّلام، اعزام نمودند. گرچه این‏ رویارویى بدون درگیرى پایان یافت ولى نشانه‏اى از اقتدار سپاه اندك اسلام دربرابر كاروان بزرگ مشركان بود.

رسول گرامى اسلام در ربیع‏الأول سال دوم هجرت غزوه " ابواء " را تدارك دید و در جمادى‏الاولى غزوه " ذات العشیره ‏" را به قصد تعقیب كاروان قریش سازماندهى كرد. در این دو غزوه نیز پرچمدار سپاه اسلام، حضرت حمزه علیه السّلام بود.

آن رزمنده نستوه در جنگ بدر حضورى درخشنده داشت. این نبرد با امدادهاى الهى و دلاورى‏هاى بى‏مانند امیرمؤمنان على علیه السّلام و سلحشورى حمزه علیه السّلام، با پیروزى قاطع سپاه اسلام‏ به پایان رسید. در این پیكار تنى چند از سران كفر به دست تواناى حمزه به هلاكت ‏رسیده یا به اسارت درآمدند. طعیمه بن‏عدى و ابوقیس بن‏ فاكه از جمله این كشته ‏شدگان‏ بودند و " اسود بن‏ عامر" به دست‏ حمزه به اسارت درآمد ، سیدالشّهدا حمزه ‏بن ‏عبدالمطلب علیه السّلام در غزوه " بنى قینقاع ‏" پرچمدار سپاه اسلام بود.

یهودیان بنى‏ قینقاع ‏نخستین گروه یهود بودند كه با اسلام اعلام جنگ نمودند ، سپاه اسلام قلعه آنها رامحاصره كرد. آنگاه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آنان را از مدینه تبعید نمود و اموالشان رامصادره كرد.

یك سال پس از جنگ بدر، غزوه احد با هدف مقابله با مشركانى كه براى انتقام‏گیرى‏ از مسلمانان و جبران شكست‏ بدر به سمت مدینه آمده بودند آغاز گردید.

حمزه و برخى دیگر از مسلمانان سلحشور، معتقد به جنگ برون‏ شهرى بودند،

حضرت حمزه علیه السّلام به ‏رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم عرض كرد:

« سوگند به آن كه قرآن را بر تو فرستاد امروز دست‏ به غذا نخواهم برد، مگرآنكه بیرون مدینه با شمشیر خود بر دشمن بتازم! »

حضرت حمزه علیه السّلام از معدود قهرمانانى‏ بود كه در جنگ ، نشان بر خود مى‏نهاد و بدین وسیله خود را به دوست و دشمن معرّفى‏ مى‏كرد. او نمونه‏اى از شجاعت و دلیرى در میدان نبرد بود، خود را به اعماق صفوف‏ دشمن مى‏رساند و با دشمن درگیر مى‏شد، از قدرت بازوى برجسته‏اى بهره‌مند بود.

در احد با دو شمشیر پیش رسول خدا مى‏جنگید و مى‏گفت: " من شیر خدا هستم! " به هنگام تهاجم دشمن، وفادار و ثابت‏ قدم از رسول خدا دفاع مى‏كرد و توانست‏ سى مشرك جنگجو را به هلاكت‏ برساند. یكى از مشركان به نام " وحشى ‏"، زیر درختى دركمین آن سردار دلاور نشسته بود حمزه علیه السّلام او را دید و آهنگ او كرد. یكى از دشمنان راه‏ را بر او بست، حمزه علیه السّلام به او حمله كرد و وى را به قتل رساند. سپس با شتاب به سوى ‏وحشى خیز برداشت ولى پایش در گل سر خورد و به زمین افتاد. در این هنگام وحشى ‏زوبین به سویش پرت كرد و بدین ترتیب آن بزرگوار پس از عمرى جهاد در راه خداو یارى پیامبر گرامى به ملكوت اعلى پیوست و آن سردار رشید، شهید شاهد بارگاه ‏الهى شد.

رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در منزلت او فرمود:

« سالار شهیدان در روز قیامت نزد خداوند حمزه است‏ . »

مزار آن سردار شهید و دیگرشهیدان احد همواره زیارتگاه عاشقان و عارفان الهى و الهام‏بخش جهاد و شهادت به‏ مبارزان بوده است.

حَمزة بن عَبدالمُطَّـلِب علیه السّلام، ملقب به اسدالله، اسد رسول الله و سیّد الشّهداء، عموی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم و از شهدای اُحُد است. حمزه از حامیان مهم دعوت پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم بود و گفته‌اند که او حتی در زمانی که هنوز مسلمان نشده بود، از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در مقابل آزار مشرکان حمایت می‌کرد. وی از بزرگان قریش بود و از این رو، با مسلمان شدنش، از میزان آزار قریش نسبت به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم کاسته شد.

او در شعب ابی طالب همراه مسلمانان بود و در غزوه بدر و غزوه احد شرکت داشت و در احد در سال سوم هجری به شهادت رسید.

حمزه بن عبدالمطلب علیه السّلام، عموی پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم و از شهدای اُحُد. کنیه‌اش ابوعُماره و ابویعْلی۱ و مادرش هاله بنت اُهَیب (وُهَیب) بن عبدمَناف بن زُهره بود.۲ واژه حمزه را نیز به معنای شیر۳ یا تیزفهم۴ دانسته‌اند.

وی را اسداللّه و اسد رسول اللّه لقب داده‌اند. ۵ این لقب، پس از شهادت حمزه،‌ توسط جبرئیل به پیامبر اسلام صلّی الله علیه و آله و سلّم گفته شد. ۶

یکی دیگر از القاب مهم حمزه علیه السّلام براساس روایاتی که می‌گویند ثُوَیبه، کنیز ابولهب، به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و حمزه شیر داده است 7 و نیز تأکید پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بر اینکه حمزه برادر رضاعی اوست، 8 حمزه حداکثر دو سال از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم بزرگ‌تر بوده است.

عدّه‌ای این اختلاف سنی را چهار سال هم دانسته‌اند 9 که باتوجه به تردید بعضی از محققان در مورد شیر دادن ثویبه به پیامبر، 10 ممکن است بیشتر هم باشد. در مجموع، وی احتمالاً دو تا چهار سال پیش از عام الفیل ( سال تولد پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم) متولد شده است.

پیش از اسلام

حمزه در جنگ‌های فِجار و در پیمان حلف الفضول شرکت داشته است. وی با ابوطالب و دیگر عموهای پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در خواستگاری خدیجه نیز حاضر بوده است؛ حتی برخی از منابع، با وجود فاصله سنی کم او با پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم و خواندن خطبه ازدواج توسط ابوطالب، در ماجرای خواستگاری خدیجه فقط از حمزه نام برده‌اند. 11

در سالی که قُرَیش به قحطی و خشکسالی سختی گرفتار شده بود، در پی پیشنهاد پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم برای کمک به ابوطالب که فردی عیال وار بود، حمزه سرپرستی جعفر را به عهده گرفت. 12

حمزه شکارچی بود و به شکار می‌پرداخت. 13 او در روزگار جاهلیت، از جمله فرزندان عبدالمطلب بود که در قریش ریاست یافتند و چنان جایگاهی داشت که بعضی با او پیمان می‌بستند. 14

ایمان آوردن حمزه به اسلام و پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم در کتاب سیره النبی که در قرن یازدهم هجری به دستور سلطان مراد سوم حاکم عثمانی و توسط سید سلیمان کسیم پاشا تهیه شده است.

روزی که پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم خویشان نزدیک خود را برای دعوت به اسلام گردآورد ( یوم الإنذار )، حمزه نیز حضور داشت. 15 حمزه حتی در زمانی که هنوز مسلمان نشده بود، همچون ابوطالب، از پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم در مقابل آزار مشرکان حمایت می‌کرد. طبق برخی از نقل‌های تاریخی، حمزه توهین‌های ابولهب و سایر مشرکان به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم را تلافی می‌کرد.16

روزی ابوجهل نزدیک کوه صَفا به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم برخورد و سخنانی ناشایست به وی گفت.

پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم به او پاسخی نداد. کنیزی در آنجا بود و این ماجرا را دید. دیری نگذشت که حمزه از شکار به مکه بازگشت. عادت حمزه چنان بود که چون از شکار برمی گشت، کعبه را طواف می‌کرد، سپس به انجمن‌های قریش می‌رفت و با آنان سخن می‌گفت. قریش حمزه را به سبب جوانمردی‎هایش دوست می‌داشتند. این بار که حمزه به عادت خود به دیدن آشنایان مشغول بود، آن کنیز نزد او رفت و گفت: نبودی تا ببینی ابوجهل به برادرزاده‎ات چه گفت. حمزه به سروقت ابوجهل رفت، او را دید که در مسجدالحرام در میان مردم نشسته است. کمان خود را بر سر وی کوفت، چنان که سر ابوجهل زخمی بزرگ برداشت.

سپس گفت: «‌ تو محمد را دشنام می‌دهی، مگر نمی‌دانی من به دین او درآمده‌ام. هر چه او بگوید من هم می‌گویم ». بنی مخزوم خواستند به یاری ابوجهل برخیزند، لکن وی گفت: حمزه را بگذارید، چه من برادرزاده او را دشنام‌های ناخوشایند داده‌ام. این پیشامد سبب شد که حمزه در شمار مسلمانان درآید. از آن پس، قریش چون دیدند محمد پیشتیبانی قوی مانند حمزه دارد و او را از آسیب آنان نگاه خواهد داشت، کمتر متعرض وی شدند. 17

براساس روایتی از امام سجاد علیه السّلام، عامل اسلام آوردن حمزه، غیرت او در ماجرایی بود که مشرکان بچه‌دان شتری را روی سر پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم انداختند.  18 با این حال، برخی از محقّقان معتقدند اسلامِ حمزه از ابتدا، مبتنی بر آگاهی و شناخت بوده است.  19

اسلام آوردن وی را در سال دوم یا ششم بعثت و قبل از مسلمان شدن ابوذر دانسته‌اند. 20 مسلمان شدن حمزه در گرویدن خویشان او به اسلام مؤثر بود.21  

آگاهی ما از زندگی حمزه، پس از اسلام آوردن تا هجرت، ناچیز است. پس از آنکه پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم دعوت خود را آشکار ساخت، حمزه نیز به دعوت علنی پرداخت. 22 وی در کنار پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم ماند و به حبشه مهاجرت نکرد. 23 در سه سالی که مشرکان بنی هاشم را در شعب ابی طالب محاصره کردند، حمزه با مسلمانان همراه بود. 24 در دومین بیعت عقبه، در سال دوازدهم بعثت، که جمعی از مردم مدینه با پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم پیمان بستند، حمزه همراه علی علیه السّلام حاضر و مراقب بود تا مشرکان بدانجا نزدیک نشوند. 25

حمزه در پیمان برادری مسلمانان در مکه با زید بن حارثه برادر شده و در روز اُحُد هم او را وصی خود کرد. 26 در پیمان برادری مدینه، پیش از بدر، حمزه با کلثوم بن هدم برادر شد. 27

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم نخستین پرچم نبرد را در ماه رمضان سال اول هجرت برای حمزه بست تا سریه‌ای را برای حمله به کاروان تجاری قریش که از شام به مکه بازمی گشت، رهبری کند. حمزه به همراه ۳۰ تن از مهاجران و از انصار تا ناحیه عیص در ساحل دریا پیش رفت و در آنجا، با ۳۰۰ سوار از مشرکان مکه به فرماندهی ابوجهل روبه رو شد. با وساطت مَجدی بن عَمرو جُهَنی که با هر دو دسته قرار صلح داشت، جنگی روی نداد و هر دو سپاه بازگشتند.  28حمزه همچنین در غزوات اَبواء یا وَدّان، ذوالعُشَیره و بنی قَینُقاع پرچم دار بود.  29

در غزوه بدر، حمزه در نزدیک‌ترین بخش سپاه اسلام به مشرکان بود30 و پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم او، علی علیه السّلام و عُبَیدة بن حارث بن عبدالمُطَّلب را به مقابله با چند تن از سران مشرکان فرستاد. بنا بر گزارش‌های متفاوت، عُتْبة بن ربیعه یا شَیبه در مبارزه مستقیم با حمزه کشته شد. 31

در ماجرای سَدّ ابواب نیز به حمزه اشاره شده است. گویا حمزه یکی از کسانی بود که از خانه خود به مسجد پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم دری داشتند. پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم دستور داد که همه به جز حضرت علی علیه السّلام این درها را ببندند و در پاسخ سؤال حمزه از علت این دستور و استثنا شدن علی علیه السّلام ، آن را دستوری از جانب خدا خواند. 32 اگرچه از پاره‌ای روایات برمی آید که این ماجرا مربوط به بعد از فتح مکه بوده است، اما نظر اول ترجیح دارد. 33  

در آستانه غزوه احد در سال سوم هجرت، حمزه از جمله کسانی بود که خواستار جنگ در بیرون مدینه بودند، به حدی که سوگند خورد چیزی نخورَد تا وقتی در خارج شهر با دشمن بجنگد. وی مسئول قلب سپاه بود، با دو شمشیر می‌جنگید و در این جنگ رشادت‌ها نمود. 34

غزوه احد در شنبه ۷ شوال (یا ۱۵ شوال) 35 سال سوم قمری (۲۳ مارس ۶۲۵م) اتفاق افتاد. 36 در این غزوه، حمزه به دست وحشی بن حرب، غلام حَبَشی دختر حارث بن عامر بن نَوْفَل یا غلامِ جُبَیر بن مُطْعِم، به شهادت رسید. 37

طبق روایتی، دختر حارث با وعده آزادی وحشی، از او خواست به انتقام پدرش که در غزوه بدر کشته شده بود، محمد صلّی الله علیه و آله و سلّم ، حمزه یا علی علیه السّلام را بکشد. 38 بنا بر روایت دیگر، جبیر بن مطعم در برابر گرفتن انتقام عمویش، طُعَیمة بن عَدی که در بدر کشته شده بود، به وحشی وعده آزادی داد؛ 39 اما گفته شده است که انگیزه هِند دختر عُتبه و زن ابوسفیان، برای انتقام گرفتن به دلیل کشته شدن پدر، برادر و عمویش در جنگ بدر، بیشتر از جبیر یا دختر حارث بود. طبق برخی نقل‌ها، از ابتدا هند با وعده مال، وحشی را به این کار ترغیب کرد. 40

به روایتی، هند برای خوردن جگر حمزه نذر کرده بود. ۴1 وحشی ابتدا قول کشتن علی علیه السّلام را داد، اما در میدان، حمزه را به شهادت رساند و جگر او را نزد هند برد. هند لباس و زیور خود را به وحشی داد و به او وعده ده دینار در مکه داد. سپس کنار بدن حمزه آمد و او را مُثْله۴2 کرد و از اعضای بریده او، برای خود گوشواره، دست بند و خلخال درست کرد و آنها را با جگر حمزه به مکه برد.۴3 گفته شده است معاویة بن مُغیره و ابوسفیان هم بدن حمزه را مثله یا زخمی کردند. 44

از شدت ناگواری آنچه بر پیکر حمزه رفته بود، بعضی اصحاب سوگند خوردند در مقابل، ۳۰ تن یا بیشتر از قریش را مثله کنند؛ اما آیه ۱۲۶ سوره نحل نازل شد که گرچه به ایشان اجازه مقابله به مثل می‌داد، لیکن صبر را عملی بهتر می‌دانست. ۴5 برخی منابع تفسیری اهل سنت، این قسم را به پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم نسبت داده‌اند. ۴6

مرقد حمزه علیه السّلام و شهدای جنگ احد

حمزه علیه السّلام نخستین شهید اُحُد بود که پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم بر او نماز گزارد و سپس سایر شهیدان را در چند نوبت آوردند و کنار او نهادند و رسول خدا بر آنها و بر او نماز می‌گزارد. بدین ترتیب، حدود هفتاد بار به صورت مستقل و همراه با دیگر شهداء بر پیکر وی نماز گزارد. ۴7 حمزه را در پارچه‌ای که خواهرش صفیه آورده بود، کفن کردند؛ چراکه مشرکان او را برهنه کرده بودند. ۴8

عبدالله بن جحش را به همراه حمزه که دایی‌اش بود در یک قبر دفن کردند. 49 پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم چون حمزه را بدان وضع دید، گریست۵0 و آنگاه که گریه انصار بر کشتگان خود را شنید، فرمود: «‌ اما حمزه گریه کننده ندارد. » سعد بن مُعاذ این سخن را شنید و زنان را بر در خانه رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم آورد و آنان بر حمزه گریستند. از آن زمان به بعد، هر زنی از انصار که می‌خواست بر مرده‌ای گریه کند، نخست بر حمزه می‌گریست. ۵1 گفته شده است که زینب، دختر ابوسلمه، سه روز برای حمزه لباس عزا پوشید. ۵2

گفته شده است که حضرت فاطمه سلام الله علیها به زیارت قبر حمزه می‌رفت و آن را با سنگ چین مشخص کرده بود.۵3 همچنین به گزارش طبرسی، حضرت زهرا سلام الله علیها با خاک قبر حمزه عبدالمطلب تسبیحی ساخته و با آن ذکر می‌گفت. ۵4

امویان به سبب دشمنی با خاندان پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم، رفتاری ناشایست با قبر حمزه و دیگر شهدای احد داشتند. گفته شده است که ابوسفیان در عهد عثمان بر قبر حمزه پای کوفت و خطاب به او گفت آنچه دیروز برای حفظ آن بر ما شمشیر کشیدی، امروزه بازیچه جوانان ماست. ۵5 معاویه نیز حدود ۴۰ سال پس از واقعه احد، به قصد جاری کردن آب چشمه و قناتی در احد، و گویا از سر دشمنی با خاندان پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم دستور داد شهدای احد از جمله حمزه را نبش قبر و جنازه آنان را به جای دیگری منتقل کنند. ظاهراً جای قبر برخی از شهدا و احتمالاً حمزه تغییر کرد. ۵6

از قدیم بر سر مزار حمزه، مسجد و بارگاهی وجود داشت؛ اما پس از تسلط وهابیان و روی کار آمدن آل سعود در حجاز، قبه و بارگاه حمزه در ۱۳۴۴ق. تخریب گردید.۵7 همچنین مسجد حمزه تخریب و مسجد دیگری که به مسجد احد، مسجد علی و مسجد حمزه معروف است، در اطراف آن، در سمت مغرب مزار شهدای احد، بنا شد. ۵8 مزار حمزه از قدیم زیارتگاه خاص زائران به خصوص زائران شیعه و از جمله ایرانیانی بوده است که به زیارت مدینه مشرف می‌شده‌اند.

جایگاه حمزه

نمونه‌ای از تأثیر عمیق شخصیت حمزه و محبوبیت او آن بود که پس از شهادتش، برخی صحابیان فرزندان خود را حمزه نام نهادند.59  شهادت حمزه و جعفر بن ابی طالب عامل کاهش اقتدار بنی هاشم در مقابل قریش و به خلافت نرسیدن علی بن ابیطالب علیه السّلام بعد از پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم دانسته شده است.۶0

فضائل او در روایات

امام علی علیه السّلام و سایر ائمه علیهم السّلام در احتجاج با مخالفان، به خویشاوندی خود با حمزه و جعفر مباهات کرده‌اند. ۶1

درباره فضائل و کرامات حمزه روایات بسیاری نقل شده است.۶2 پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم، حمزه و جعفر بن ابی طالب و علی علیه السّلام را بهترین مردم ۶3 و جزو هفت نفر از بهترین کسان از نسل بنی هاشم خواند۶4 و نیز علی علیه السّلام، حمزه و جعفر بن ابی طالب را بهترینِ شهدا نامید. ۶5 پیامبر صلّی الله علیه و آله و سلّم می‌گفت که حمزه شرط خویشاوندی را رعایت کرد و اعمال نیکی داشت. 66

در روایات به اسب حمزه به نام وَرد و شمشیرش، لِیاح، ۶7 و دیگر متعلقات وی اشاره شده است.

فرزندان

فرزندان حمزه، سه پسر به نام‌های عمارة، یعلی و عامر بودند. ۶8 عمارة (پسر بزرگ حمزه) در فتح عراق حضور داشت.69 یعنی پنج پسر داشت.۷0 با وجود تأکید منابع بر عدم تداوم نسل حمزه، ۷1 در قرن دهم، بعضی را از نسل او می‌دانستند. ۷2

نام‌های گوناگونی که برای دختران حمزه در منابع ذکر شده، به تصریح بیشتر منابع، همه به یک تن بازمی گردند که نام مرجَّح یا اُمامه است. ۷3

پی نوشت ها

1 . ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۸.

2 . ابن هشام، السیرة النبویة، قسم ۱، ص۱۰۹

3 . به مرتضی زبیدی، تاج العروس، ۱۴۱۴ق، ج۸، ص۵۳

4 . ابن درید، کتاب الاشتقاق، ج۱، ص۴۵ـ۴۶

5 . واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۸.

6 . واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۹۰.

7 . یعقوبی، تاریخ یعقوبی، ج۲، ص۹

8 . ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۱، ص۱۰۸ـ۱۱۰.

9 . واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۷۰.

10 . عاملی، الصحیح من سیرة النبی، ج۲، ص۷۱ـ۷۸

11 . ابن هشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۱۸۹ـ۱۹۰

12 . ابوالفرج اصفهانی، مقاتل الطالبیین، ص۲۶

13 . ابن حبیب، المُنَمَّق، ۱۴۰۵ق، ص۲۴۳

14 . ابن حبیب، المُنَمَّق، ۱۴۰۵ق، ص۲۴۳.

15 .طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۲، ص۳۱۹ـ۳۲۰

16 . به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۴۹

17 . ابن هشام، السیرة النبویة، قسم۱، ص۲۹۱ـ۲۹۲

18 . به کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۴۹، ج۲، ص۳۰۸

19 . عاملی، الصحیح من سیرة النبی، ج۳، ص۱۵۳ـ۱۵۴

20 . ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۶۹.

21 . به ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۲۳

22 . به بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۱۲۳

23 . ابن هشام، السیرة النبویة، قسم ۱، ص۳۴۳

24 . به ابن اسحاق، السیر و المغازی، ص۱۶۰ـ۱۶۱

25 . علی بن ابراهیم، تفسیر القمی، ذیل سوره انفال، آیه ۳۰.

26 . به ابن هشام، السیرة النبویة، قسم ۱، ص۵۰۵

27 . بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۲۷۰

28 . واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۹.

29 . ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۲، ص۸ـ۹ و ج۳، ص۱۰

30 . ابن سعد، الطبقات، ج۳، ص۱۲

31 . ر.ک: واقدی، کتاب المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۶۸ـ۶۹.

32 . سمهودی، وفاءالوفا، ج۲، ص۴۷۷ـ۴۷۹

33 . ر.ک: عاملی، الصحیح من سیرة النبی، ج۵، ص۳۴۲ به بعد

34 . ر.ک: واقدی، کتاب المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۱۱، ص۷۶، ص۸۳.

35 . طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق،‌ ج۲، ص۵۳۴

36 . واقدی، المغازی،‌۱۴۰۹ق، ج۱، ص۱۹۹.

37 . ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۰.

38 . واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۸۵

39 . ابن هشام، السیرة النبویة، قسم ۲، ص۷۰ـ۷۲

40 . ر.ک: بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۸۶ـ۲۸۷.

41 . ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۲

42 . به بریدن گوش، بینی، یا لب کسی به عنوان شکنجه گفته می‌شود.فرهنگ لغت عمید

43 . واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۲۸۵ـ۲۸۶

44 . به بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۱، ص۳۳۸.

45 . علی بن ابراهیم قمی، تفسیر القمی، و طوسی، التبیان، ج۶، ص ۴۳۹، ذیل سوره نحل ۱۲۶؛ ابن اسحاق، کتاب السیر و المغازی، ص۳۳۵

47 . ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۱.

48 . ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۵ـ۱۶.

49 . ابن‌جوزی، صفة الصفوة، ۱۴۲۳ق، ج۱، ص۲۰۳.

50 . ابن عبدالبرّ، الاستیعاب، ۱۴۱۲ق، ج۱، ص۳۷۴

51 . واقدی، المغازی، ۱۴۰۹ق، ج۱، ص۳۱۵ـ۳۱۷.

52 . ابن کثیر، البدایه و النهایة، ۱۴۰۷ق، ج۵، ص۶۸.

53 . ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۹؛ ابن شبّه نمیری، کتاب تاریخ المدینة المنورة، ج۱، ص۱۳۲
54 . طبرسی، مکارم الاخلاق،۱۳۹۲ق، ج۱، ص۲۸۱.

55 . ابن ابی الحدید، ج۱۶، ص۱۳۶

56 . واقدی، کتاب المغازی، ج۱، ص۲۶۷ـ۲۶۸؛ ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۱.

57 . جعفر خیاط، المدینة المنورة فی المراجع الغربیة، ص۲۵۴؛ نجمی، حمزه سیدالشهداء، ص۱۹۱، ۲۱۲

58 . قائدان، تاریخ و آثار اسلامی مکه مکرمه و مدینه منوره، ص۳۳۲

59 . ر.ک: ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۵، ص۱۸۶.

60 .کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۱۸۹ـ۱۹۰؛ نیز ر.ک: ابن ابی الحدید، شرح نهج البلاغة، ج۱۱، ص۱۱۱، ۱۱۵ـ ۱۱۶

61 . ر.ک: نهج البلاغة، نامه ۲۸؛ طبری، تاریخ الطبری، ۱۳۸۷ق، ج۵، ص۴۲۴.

62 . به ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۲.

63 . کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۸، ص۵۰

64 . کلینی، الکافی، ۱۴۰۷ق، ج۱، ص۴۵۰

65 . به ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۱۳ـ۱۴

66 . ابن حبیب، کتاب المُنَمَّق، ۱۴۰۵ق، ص۴۰۷ و۴۱۱ " السلام علیك یا عم رسول الله السلام علیك یا خیر الشهداء السلام علیك یااسد الله و رسوله‏"

67 . ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۸

68 . بلاذری، انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۸۸ـ۲۸۹

69 . ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۹

70 . ابن سعد، الطبقات الکبری، ۱۴۱۰ق، ج۳، ص۹.

71 . به آقابزرگ طهرانی، الذریعة، ج۲۶، ص۹۶

72 . بلاذری،انساب الاشراف، ۱۴۱۷ق، ج۳، ص۲۸۳؛ ابن اثیر، اسدالغابة، ۱۴۰۹ق، ج۶، ص۲۱، ۱۴۷، ۱۹۹، ۲۱۹، ۳۷۸

73 . سیره صحیح پیامبر اعظم جلد اول وجلد دوم

 

خواندن 3229 دفعه آخرین ویرایش در یکشنبه, 26 خرداد 1398 ساعت 14:21

آدرس و اطلاعات تماس

آدرس: مشهد مقدس - خیابان مطهری شمالی 58
مدرسه علمیه فاطمة الزهراء سلام الله عليها توس

تلفن: 13-7341511-0513

فکس:7340700-0513

پست الکترونیک : info@alzahra-toos.com

اوقات شرعی

تمامي حقوق اين سايت متعلق به مدرسه علميه فاطمة الزهراء سلام الله عليها توس مي باشد. طراحی سایت توسط  ماهان سیستم