مقدمه کتاب « تفسیر سوره فاتحه » از استاد فاطمه اعتمادی رحمۀ الله علیها
آنچه از قرآن بر دل وجان آدمی سایه میافکند، ترنّم دلنوازی است که قبل از اسماع آیات مختلف، بانک بر میآورد که « إِنْ هُوَ إِلا وَحْيٌ يُوحَى »1 و محتوای آیات بانک دیگری است که با نوازشی لطیف میفهماند که « إِنَّ هَذَا الْقُرْآنَ يَهْدِي لِلَّتِي هِيَ أقْوَمُ »2 و قرآن، تجلّی اعظم خداوند است و شدّت حضور و ظهور آن ناگفتنی است.
گاه اعمال و اخلاق انسانها، پوششی آهنین میشوند و وجود انسانیّت وآدمیّت را میپوشانند، گرچه در ابتدا این چنین سخت و آهنین نبودهاند، امّا رفته رفته حجابی میشوند سخت و فولادین و « ظُلُمَاتٌ بَعْضُهَا فَوْقَ بَعْضٍ » 3 میشوند و این ظلمات را تنها با نوری هدایتگر و ( اقوم ) میتوان زدود وجان و دل ظلمانی را روشنایی داد و هنگامی که دیده دل را صفای نور و روشنایی فراگرفت بر باور انسانی نمیگنجد که دل تاریک و ظلمانی، روشنایی گرفته باشد و همچون روز روشن که از درون ظلمات شب بیرون میجهد قلب را جلا داده و غبار را از دیده تاریک دل برگرفته باشد و در این زمان است که میتوان صفحات زرّین و ناب حقیقت را در اعماق وجود این نورانی قرآنی، ورق زد و سطرسطر آن را قرائت کرد.
گرچه معارف قرآنی در دلِ بسته نفوذ نمیکند، امّا کافی است که این دل بسته فطرت انسانی و آدمی را تماماً از دست نداده باشد و این تنها شرط بهرهگیری از روشنایی قرآن است و هیچ حدّ و مرز دیگری ندارد، چرا که هدایت قرآن عمومی است و خاصّ خواص نیست.
کلامی که معنایی ژرف و عمیق داشته باشد نیاز به تفسیر دارد و اگر کلام معنایی بدیهی داشت، بینیاز از تفسیر است.
خوشبختانه، قرآنِ هدایتگر، گرچه ژرف و عمیق است لیکن خود، روشن است و مبیّن، هم قابل دیدن است و هم فهمیدن، پس مفسّری میخواهد بصیر و بینا، دارای بینش عمیق علمی دینی، گرچه قرآن غریبی است که هنوز حقّش ادا نگشته است و
« لايَمَسُّهُ إِلا الْـمـُطَهَّرُونَ » 4 است اما به قدر طاقت بشری میتوان به آن پرداخت چرا که این، بیان خود قرآن است « أَفَلا يَتَدَبَّرُونَ الْقُرْآنَ أَمْ عَلَى قُلُوبٍ أَقْفَالُهَا »5
سوره حمد در دستگاه الهی از چنان تکریمی برخوردار است که همتای قرآن عظیم قرار داده شده است « وَ لَقَدْ آتَيْنَاكَ سَبْعًا مِنَ الْـمَثَانِي وَ الْقُرْآنَ الْعَظِيمَ » و تنها سورهای است که به دلیل محتوای وسیع، دارای نامهای متعدّد است، از آن جمله:
القرآن العظیم، الوافیه، الکافیه، الشافیه، امّ الکتاب، فاتحۀ الکتاب، السّبع المثانی، حمد، فاتحۀ القرآن، الصلاۀ، الدّعا، الأساس، الشّکر، الکنز، النّور، السّؤال، تعلیم المسأله، المناجاۀ، التّفویض و....
در کتاب حاضر نیز، سعی برآن شده است که در حدّ وسع مؤلّف آن و با بهرهگیری از منابعی چند، تفسیری ارائه شود تا شاید نوری باشد برای اذهان مشتاق نورانیّت و هدایت در این مسیر سخت، امّا دلچسب ودلنواز، از خود قرآن کمک میطلبیم تا ما را در رساندن کلام استاد محترمه « فاطمه اعتمادی » به مخاطب مشتاق یاری نماید.
امام سجاد علیه السّلام در فرازی از رساله حقوق خود در خصوص حقّ استاد بر شاگرد میفرمایند:
« حقّ معلّم و آموزگار تو این است که او را بزرگ داری، گفتههای او را فراگیری و بدانی که تو نسبت به آموختههایت از او، فرستادهای هستی نزد دیگران، آموختههایت را باید به دیگران انتقال دهی و در این رسالتی که بر عهده گرفتهای خیانت نورزی.»
مجموعه حاضر بیانگر تلاش تنی چند از شاگردان مؤلّف محترمه است که برای اکرام استاد و اداء حقّ ایشان صادقانه و بیتکلّف گفتهها و نوشتههای استاد را گردآوری نموده و آن را برای بهرهبرداری دیگران مجلّد نموده و متواضعانه در اختیار مشتاقان قرار داده است. برای همگان از درگاه باری تعالی اجر اخروی میطلبیم.
و من الله التوفیق
پی نوشت ها
1 . نجم / 4 .
2 . اسراء / 9 .
3 . نور / 40 .
4 . واقعه / 79 .
5 .محمد / 24 .