چهارشنبه, ۲۶ اردیبهشت ۱۴۰۳
۰۸ذیقعده,۱۴۴۵
دوشنبه, 07 آبان 1397 ساعت 17:35

بررسی فقهی و حقوقی عزاداری های نامتعارف در اسلام  مطلب ویژه

نوشته شده توسط
این مورد را ارزیابی کنید
(1 رای)

مقدّمه

برگزاری مراسم عزاداری یکی از سنّت های مرسوم بین مردم دنیا خصوصاً ما ایرانی ها و شیعیان می باشد، شیعیان علاوه بر برگزاری شخصی این مراسم به برپایی و عزاداری برای ائمه علیهم السّلام نیز بسیار اهمیّت می دهند که بارزترین آن را می توان در ایام محرم و صفر و در عزاداری بر سیّد و سالار شهیدان اباعبدالله الحسین علیه السّلام مشاهده کرد.

هدف اصلی از برپایی مراسم عزاداری ائمه علیهم السّلام علاوه بر گرامیداشت یاد آن بزرگواران و ظلم های رفته بر ایشان، بصیرت افزایی و بیداری امّت اسلامی به وسیله استکبار ستیزی و مبارزه با فساد می باشد.

یکی از اقداماتی که دشمنان اسلام برای نابودی اسلام خصوصاً تشیع کرده اند این است که با تبلیغ برخی از اعمال نامتعارف در عزاداری ها و صحیح جلوه دادن آنها، برخی از جوانان و متدیّنین را به بیراهه کشانده و باعث می شوند که برخی از مردم به گمان اینکه عمل خوبی را انجام می دهند به جسم و جان خود ضرر زنند و سپس با پخش صحنه هایی این چنینی ضمن بد جلوه دادن دین و مذهب شیعه، باعث ایجاد شبهات و افکار نادرستی در اذهان عمومی می شوند.

لذا در این مقاله در ابتدا به بیان انواع عزاداری و بررسی فقهی اعمال نامتعارف در عزاداری های شخصی پرداخته و سپس از منظر فقهی و حقوقی اعمال نامتعارف در عزاداری های عمومی را بررسی کرده و نظر برخی از مراجع عظام را در این خصوص بیان کرده و در آخر به بیان آداب صحیح عزاداری پرداخته ایم.

مفهوم شناسی

در ابتدا از باب آشنایی بیشتر خوانندگان لازم است که به تعریف عزا و عزاداری و مترادف های آنها بپردازیم.

1 . عزا : اين واژه به معناى صبر و شكيبايى در ماتم و به معناى سوگ و مصيبت آمده است. 1

2 . عَزّى : « تعزية الرّجل » از باب تفعيل به معناى تسلّى و توصيه به صبراست؛ « عزى بعضهم بعضاً » يعنى توصيه به صبر مى كنند و مى گويند: « أحسن الله عزاءك » خداوند به تو صبر و نيكى روزى فرمايد. 2

3 . تسلّى : به معنی خرسندى يافتن، آرام گرفتن و شخص عزادار و مصيبت زده را تسلّى دادن است. 3

4 . ناحت يا نوحه: گريه و زارى و شيون بر مردن؛ « ناحت المرأة على الميت نوحاً من باب قال، ربما قيل النياح فهى نائحة » 4 ، النياحة « بكت عليه بصياح و عويل و جزع » 5 نياحه، يعنى گريه با آواز، ناله و زارى و بيتابى.

5 . ماتم : جمع « مَآتم »، اسم مصدر يا اسم زمان و مكان، به معناى اجتماع گروهى از مردان يا زنان براى اندوه و عزا و يا سرور و شادى. اين لغت در عرف عامه براى اجتماع بانوان به هنگام عزا به كار رفته است، چنان كه ابن منظور مى نويسد:

« الَمأتَم فى الاصل: مجتمع الرجال و النساء فى الغم و الفرح ثم خص به اجتماع النّساء للموت... و هو عندالعامه المصيبة يقولون: كنا فى مَأتَم فلان. والصواب أن يقال كُنّا فى مناحة فلان » 6

 ماتم عبارت است از اجتماع مردان و زنان در غم و شادى. اين واژه به مرور زمان در اجتماع زنان در مرگ و اندوه به كار برده شده است.

هر نوع اجتماع مردم را « ماتم » مى گويند ولى به مرور زمان بر اجتماعى به كار برده شده كه داراى حزن و اندوه مى باشد. بنابراين

« مأتم » به معناى عزادارى و مصيبت و عزاست و برگزار كردن آيين سوگوارى را، ماتم گرفتن و به ماتم نشستن مى گويند در آداب اسلامى، اقامه عزا براى متوفّى و رسيدگى به بازماندگان و تغذيه داغديدگان آمده است. 7

6 . مرثيه : مرده ستايى، عزادارى، شرح محامد و اوصاف مرده، چكامه اى كه در عزاى از دست رفته اى سرايند، در عزاى كسى شعر سرودن، گريستن بر مرده و برشمردن ذكر محاسن وى، سوگوارى، روضه، مراسم عزايى كه به ياد شهيدان راه دين و بخصوص در ايام محرم و ياد واقعه كربلا بر پا كنند، اشعارى كه در ذكر مصايب و شرح شهادت پيشوايان دين و به خصوص شهيدان كربلا سرايند و خوانند. 8

با توجه به این مفاهیم عزاداری یا سوگواری به مراسمی آیینی گفته می‌شود که به یادبود فرد درگذشته و به منظور صبر بر مصیبت وارد شده برگزار می‌شود . 9

عزاداری از مقولۀ یاد و ذکراست. یاد کسی که به مصیبتی دچار شده است و یاد کسی که به علل طبیعی یا غیرطبیعی از قبیل قتل، حادثه و امثال این‌ها از دنیا رفته است. شکی نیست که انسان موجودی است که طبیعتاً فراموش‌کار است و نسبت به چیزهایی که توجه به آن‌ها برایش مفید است، دچار غفلت می‌شود. در این مواقع یادآوری آن مورد انسان را از ابتلا به حوادثی که برایش مضر و یا هلاک‌کننده است، نجات می‌دهد و از آثار خوب توجه به آن موضوع، بهره‌مند‌ می‌سازد. 10

عزاداری در عرف عمومی به دو معنا اطلاق می‌شود:

1 . دا‌غدیدگی و عزاداری شخصی و بالفعل‌

2 . مراسم عزاداری که به صورت سنتی برای بزرگان دینی و دیگران برگزار می‌شود.

این دو، از دیدگاه روان‌شناسی کاملا متفاوت هستند. داغدیدگی واقعی امری است غیر اختیاری و افراد داغدار حتی امکان دارد از مدار زندگی عادی خارج ‌شوند که در این صورت باید به تدریج به زندگی عادی برگردند. اما مراسم معمول عزاداری‌، کاملاً اختیاری و برنامه‌ریزی شده است و بخشی از برنامه‌های زندگی عادی افراد محسوب می‌شود. 11

بررسی فقهی اعمال نامتعارف در عزاداری های شخصی

امام خمینی رحمۀ الله علیه فرموده است:

« لطمه ­زدن، خراشیدن بدن، بریدن و کندن مو ( در عزاداری بر میّت ) جایز نیست و نیز داد زدن خارج از حدّ اعتدال، بنابر احتیاط جایز نمی­باشد. همچنین چاک زدن پیراهن در غیر عزای پدر و برادر جایز نیست، بلکه در برخی از امور یاد شده کفّاره واجب می­شود. » 12

دلایل حرمت اعمال نامتعارف

1 . اجماع

شیخ طوسی در مورد حرمت لطمه ­زدن، خراشیدن بدن و بریدن مو ادعای اجماع کرده است.13 مقدس اردبیلی نیز در این که مرد گریبانش را در غیر عزای پدر و برادر پاره کند، ادعای اجماع نموده است.14

اگر این اجماعات محقق شده باشند، می­تواند دلیل قابل اعتمادی باشد.

2 . اضرار به نفس و تضییع اموال

ضرر بر نفس و خويشتن شش صورت دارد:

1 .گاهي ضرر برخويشتن به صورت قتل و خود كشي است.

2 .گاهي ضرر بر نفس به صورت قطع عضو است يعني گاهي كسي از روي عمد يكي از اعضاي بدنش را قطع مي‌كند كه فروختن كليه نيز از همين مقوله است.

3 .گاهي ضرر بر نفس به صورت از بين بردن صفتي از صفات رجليّت است، به اين معني كه شخصي خودش را عقيم مي‌كند.

4 .گاهی خودش را در معرض امراض قرار مي‌دهد يعني كاري مي‌كند كه بيماري به سراغ او بيايد، مثل سيگار كشيدن و امثال سيگار كه منشأ بيماريهاي مختلف مي‌شوند.

5 . گاهي ضرر بر خويشتن به صورت ضرر مالي است البته ضرري كه به سرحدّ اسراف نرسد چون اگر به حدّ اسراف برسد نيازي به قاعده ( لاضرر ) نيست ولي غرض عقلائي در اين ضرر زدن برخودش ندارد.

6 .گاهي ضرر برنفس به صورت كوچك كردن و ذليل نمودن شخصيت خويشتن است، مثل اينكه يك فرد مسلمان جاروكش فردی كتابي و غير مسلمان بشود يا تكدّي گري‌كند.

بنابراين ضرر بر نفس و خويشتن همانند ضرر زدن بر غير است و همانطوركه اضرار بر غير حرام است، اضرار بر نفس و خويشتن نيز حرام مي‌باشد و در ميان فقهاي شيعه كسي را سراغ نداريم كه اضرار بر نفس را جايز بداند.15

ادلۀ كساني كه اضرار برنفس و خويشتن را حرام مي‌دانند چند چيز است:

الف . الكتاب

 خداوند در قرآن می فرمایند: « وَ مَنْ يَعْمَلْ سُوءاً أَوْ يَظْلِمْ نَفْسَهُ ثُمَّ يَسْتَغْفِرِ اللَّهَ يَجِدِ اللَّهَ غَفُوراً رَحيماً » 16

در این آیه نخست اشاره به اين حقيقت مى‏كند كه راه توبه، به روى افراد بدكار به هر حال باز است و «كسى كه به خود يا ديگرى ستم كند و بعد حقيقتاً پشيمان شود و از خداوند طلب آمرزش كند و در مقام جبران برآيد، خدا را آمرزنده و مهربان خواهد يافت. »17

اگر اضرار به خویشتن جایز بود دیگر نیازی به توبه نبود پس از اینجا حرام بودن آن را در می یابیم.

 ب . السنۀ

 پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلّم می فرمایند: « لا ضَرَرَ وَ لا ضِرارَ فِی الاسلام » 18

تقريب استدلال اين است كه اگر اضرار بر نفس و خود حرام است كه ( فهو المطلوب) همان مطلوب ما ثابت مي‌شود، چون ما نيز هم به دنبال اثبات حرمت اضرار بر نفس هستيم، اما اگر اضرار بر خود حرام نباشد بلكه مكروه و يا مباح باشد، اين با قاعده ( لا ضرر ) نمي‌سازد يعني معني ندارد كه شارع از يك طرف بفرمايد: در صحيفه تشريع و قانونگذاري هيچگونه ضرري ( اعم از ضرر اباحي و كراهتي و ضرر حرمتي ) وجود ندارد، از طرف ديگر هم بفرمايد كه اضرار بر نفس و خويشتن مباح و يا مكروه است. بنابراين مكروه بودن يا مباح بودن اضرار بر نفس و خويشتن با قاعده ( لاضرر ) سازگاري ندارد، پس چاره ای جز اين نداريم كه بگوييم اضرار بر نفس و خويشتن حرام است. »19

 ج . العقل

« مدلول اين قاعده جزء مستقلات عقلي است زيرا عقل و منطق زندگاني اجتماعي، به طور بديهي حكم مي كند كه اگر قانوني از اضرار به غير و ضرر به خويشتن جلوگيري نكند زندگي جمعي نه تنها دشوار بلكه امكان ناپذير خواهد بود. حكم اضرار به غير بسيار بديهي است و اما ضرر به خويشتن بر دو نوع است: اول تحمّل ضرر از ديگري يا ستم پذيري، تحمّل ضرر از ديگري علاوه بر آنكه مخالف قوانين زندگاني است، مي تواند براي ستمكاران ميدان عمل و فعاليت را باز كند. دوم تحمّل ضرر از خويشتن ( خودزني ) نيز جايز نيست زيرا هيچكس مجاز به خيانت و وارد كردن ضرر به خويشتن نيست. » 20

با توجه به مطالب بیان شده :

چاک زدن گریبان، موجب تضییع مال و سیلی زدن، خراشیدن بدن و کندن مو، اضرار به بدن است. تضییع مال و اضرار به بدن حرام است. چنان­که برخی از فقها، تضییع­ مال را از ادله حرمت چاک زدن گریبان ذکر کرده­ اند. 21

3 . عدم رضایت نسبت به قضای خداوند متعال

امام جواد علیه السّلام فرمود:

« تَوَسَّدِ الصَّبْرَ وَ اعْتَنِقِ الْفَقْرَ وَ ارْفَضِ الشَّهَواتِ وَ خالِفِ الْهَوی وَ اعْلَمْ أنَّكَ لَنْ تَخْلُو مِنْ عَیْنِ اللهِ فَانْظُرْ كَیْفَ تَكُونُ»22

در زندگی، صبر را تكیه گاه خود، فقر و تنگ دستی را همنشین خود قرار بده و با هواهای نفسانی مخالفت كن و بدان كه هیچ گاه از دیدگاه خداوند پنهان و مخفی نخواهی ماند، پس مواظب باش كه در چه حالتی خواهی بود. 

امور یاد شده ( لطمه زدن، خراشیدن بدن، کندن مو، گریبان چاک زدن ) به معنای عدم رضایت و خشمگین بودن نسبت به قضای خداوند متعال و در نتیجه حرام خواهد بود، چنان­که صاحب جواهر و برخی از فقها، این مطلب را از ادلّة حرمت امور یاد شده یا برخی از آنها دانسته­ اند. 23

4 . روایات

دلیل عمده در این مسأله روایات هستند. زیرا روایت­های متعددی بر حرمت امور یاد شده دلالت دارند که در اینجا مواردی از آنها را به عنوان نمونه ذکر می­ کنیم:

در خبر خالد بن سدیر آمده است:

« و اذا شَقَّ زوج علی امرأته او والدٌ علی ولده فکفارته حنث یمین ... فاذا خدشت المرأة وجهها او جزت شعرها او نتفته ففی جز الشعر عتق رقبة او صیام شهرین متتابعین او اطعام ستین مسکیناً و فی الخدش اذا ادمیت و فی النتف کفارة حنث یمین و لا شیء فی للطم علی الخدود سوی الإستغفار و التوبة » 24

اگر پدر در مرگ فرزندش و مرد در مرگ همسرش، پیراهن پاره کند، کفارة آن همانند شکستن قسم است ... هرگاه زن صورتش را بخراشد یا موهایش را ببُرد یا بکَند برای بریدن مو، باید برده­ای آزاد کند یا دو ماه پشت سر هم روزه بگیرد یا شصت فقیر را غذا دهد. برای خراشیدن صورت که خون خارج شود و برای کندن مو، کفارة شکستن قسم و برای لطمه بر گونه­ها، کفاره­ای جز استغفار و توبه نمی­باشد.»

بررسی فقهی اعمال نامتعارف در عزاداری ائمه علیهم السّلام

امور مورد ابتلا در عزاداری ها بر دو قسم می باشد:

1 . سرزنی، سینه ­زنی و مانند آن ( لطمه زدن )

2 . قمه­زنی و زنجیرزنی

روایات وارد شده در عزاداری برای ائمه علیهم السّلام به چند دسته تقسیم می شوند :

1 . روایاتی که به گریه کردن تشویق کرده اند

امام رضا علیه السّلام فرمودند:

« إِنَّ المُحَرَّمَ شَهرٌ کَانَ أَهلُ الجَاهِلِیَّۀِ یُحَرِّمُونَ فِیهِ القِتَالَ فَاستُحِلَّت فِیهِ دِمَاؤُنَا وَ هُتِکَت فِیهِ حُرمَتُنَا وَ سُبِیَ فِیهِ ذَرَارِیُّنَا وَ نِسَاؤُنَا وَ أُضرِمَتِ النِّیرَانُ فِی مَضَارِبِنَا وَ انتُهِبَ مَا فِیهَا مِن ثِقلِنَا وَ لَم تُرعَ لِرَسُولِ الله حرمه فی امرنا ان یَومَ الحُسَینِ أَقرَحَ جُفُونَنَا وَ أَسبَلَ دُمُوعَنَا وَ أَذَلَّ عَزِیزَنَا بِأَرضِ کَربٍ وَ بَلَاءٍ أَورَثَتنَا الکَربَ وَ البَلَاءَ إِلَی یَومِ الِانقِضَاءِ فَعَلَی مِثلِ الحُسَینِفَلیَبکِ البَاکُونَ فَإِنَّ البُکَاءَ عَلَیهِ یَحُطُّ الذُّنُوبَ العِظَامَ. ثُمَّ قَالَ علیه السلام: کَانَ أَبِی علیه السلام إِذَا دَخَلَ شَ هرُ المُحَرَّمِ لَا یُرَی ضَاحِکاً وَ کَانَتِ الکَآبَۀُتَغلِبُ عَلَیهِ حَتَّی تَمضِیَ عَشَرَةُ أَیَّام، فَإِذَا کَانَ یَومُ العَاشِرِ کَانَ ذَلِکَ الیَومُ یَومَ مُصِبَتِهِ وَ حُزنِهِ وَ بُکَائِهِ وَ یَقُولُ: هُوَ الیَومُ الَّذِی قُتِلَ فِیهِ الحُسَینُ علیه السلام. » 25

محرم ماهی بود که اعراب جاهلی حرمت آن را نگه می داشتند و جنگ نمی کردند. اما در این ماه بود که خون ما را حلال شمردند و حرمت ما را شکستند و فرزندان و زنانمان را به اسیری بردند و خیمه هایمان را به آتش کشیدند و دارایی هایمان را غارت کردند و حرمت رسول خدا را در مورد ما نگه نداشتند. همانا روز حسین (عاشوراء) مژه های ما را از شدت گریستن مجروح ساخت و اشکهایمان را جاری کرد و عزیز ما را در سرزمین گرفتاری و بلا ذلیل کرد و ما را میراث دار گرفتاری و بلا تا روز انقضاء ( مرگ) نمود، پس بر مثل حسین، گریه کنندگان باید گریه کنند؛ چرا که گریه بر او گناهان کبیره را از بین می برد. سپس فرمود: زمانی که محرم وارد می شد، پدرم دیگر نمی خندید و پیوسته محزون بود تا اینکه ده روز سپری می شد. زمانی که روز دهم می رسید، آن روز، روز مصیبت و حزن و گریه اش بود و می فرمود: این همان روزی است که حسین علیه السّلام در آن کشته شده است.

2 . روایاتی که از اعمال نامتعارف نهی کرده اند

رسول خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم در روایتی فرمود:

« مَن لَم یَتَعَزَّ بِعَزَاءِ اللّه تَقَطَّعَت نَفسُهُ حَسَرَاتٍ عَلَی الدُّنیا » 26

کسی که در گرفتاری هایی که از جانب خدا می رسد، صبر نکند، روح و روانش در حسرت دنیا از هم می پاشد.

در روایتی دیگر پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم به فاطمه زهرا سلام الله علیها فرمود :

« إِذَا أَنَا مِتُّ فَلَا تَخمِشِی عَلَیَّ وَجهاً وَ لَا تُرخِی عَلَیَّ شَعراً وَ لَاتُنَادِی بِالوَیلِ وَ لَا تُقِیمِنَّ عَلَیَّ نَائِحَۀً » 27

زمانی که من وفات کردم، به صورتت چنگ مزن و موهایت را پریشان مکن و صدایت را به واویلا گفتن بلند مکن و بر من نوحه مخوان.

بررسی حقوقی عزاداری های نامتعارف در ایران

عزاداری های نامتعارف، علاوه بر اینکه نوعی توهین به مقدّسات می باشد و از نظر شرعی هیچ مجوزی ندارند و باعث اضرار به بدن و جان می شوند نیز باید از جهت قوانین ایران بررسی شود.

توجه به وضعیت تکوینی انسان موجب می­شود تا بین شخص و اعضای بدن وی رابطه مالکیت ذاتی برقرار شود و شخص به موجب چنین سببی بر خود و اعضای بدنش مالکیّت پیدا کند، بنابراین می­توان مالکیّت انسان بر اعضا را چنین تعریف کرد:

« رابطه، سلطه یا حقّ دائمی است که بین انسان و اعضای وی مقرّر شده و قانونگذار آن را معتبر شناخته و شخص به موجب چنین حقی می­تواند در حدود قوانین تصرّف در اعضایش را به خود اختصاص دهد، به گونه­ ای که از تمام منافع ممکن آن استفاده کند و کسی نتواند از وی جلوگیری نماید. » 28

« البته باید توجه داشت که مالکیت بر اعضای بدن در مقایسه با مالکیّت بر اموال و اشیا تفاوت­هایی دارد؛ به عنوان مثال طبق ماده 30 قانون مدنی « هر مالکی نسبت به مایَملَک خود حق همه­ گونه تصرّف و انتفاع را دارد مگر در مواردی که قانون استثنا کرده باشد. »29 و عمده­ ترین مانع کلی و قانونی که اطلاق حق مزبور را محدود و مقید می­کند، اصل 40 قانون اساسی است که مقرر می­دارد « هیچ کس نمی­تواند اعمال حق خویش را وسیله اضرار به غیر یا تجاوز به منافع عمومی قرار دهد. »30

غیر از این مـحدودیتی که اصل 40 بنا بر فرض ثـبوت مالکیّت انسان بـر اعضا قرار می­دهد، از نظر فقهی نیز محدودیت­هایی برای این مالکیت وجود دارد که عبارت است از حکم تکلیفی « حرمت اضرار به نفس » در حال حیات و « حرمت قطع اعضای میّت ( مثله کردن) » و همچنین « وجوب دفن میّت » در زمان فوت.

طبق مبانی و ادله فقهی، انسان باید به نحوی با اعضای خود رفتار کند که به خود و اعضایش ضرر وارد نکند. گروهی معتقدند با در نظر گرفتن این محدودیّت ها برای مالکیّت انسان نسبت به اعضا این حق مالکیّت چنان مـحدود و مقید ­می شود که دیگر نمـی­توان بر چـنین حقی عنوان مالکیّت اطلاق کرد و اگر اطلاق شود با مسامحه خواهد بود. ما معتقدیم هر قدر هم که این مالکیّت محدود شود باز هم می­توان ادعا نمود که رابطه انسان با اعـضایش مالکیّت ذاتـی است و مانـعی برای تحققش وجـود نـدارد، البته اذعان می­کنیم گستره این مالکیّت بسیار محدود می­شود.

مؤید دیگر در این باره پاسخ برخی از فقهای معاصر به استفتاهای انجام شده نسبت به نوع رابطه شخص با اعضای جدا شده در اثر اجرای حدّ یا قصاص است که از اصطلاح « ملک» استفاده کرده­اند و بر آن تصریح دارند. »31

برپایی عزاداری ها از منظر برخی از آیات عظام

1 .کیفیت برگزاری مجلس عزاداری و سوگواری

آیات عظام؛ خامنه‌ای، مکارم شیرازی، سیستانی، شبیری زنجانی، وحید خراسانی و صافی گلپایگانی دامت برکاتهم درباره کیفیّت برگزاری مراسم عزاداری چنین اتفاق نظر دارند:

  • در مجلس عزاداری اهل بیت علیهم‌السّلام، ذکر اهداف مقدّس قیام امام حسین علیه‌السّلام و تاریخچه کربلا و تحلیل فرازهای آن و مراسم سوگواری و روشن کننده اهداف عزاداری حضرت سیّدالشهدا علیه‌السّلام و مانند آن باشد.
  • فضائل اهل بیت علیهم السّلام ، امر به معروف و نهی از منکر، بیان احکام الهی، مطرح شود.
  • از هر کاری که موجب وهن مجالس مذهبی و عزاداری باشد خودداری شود.
  • از گفتن جملاتی که بوی شرک و کفر می‌دهد اجتناب شود.
  • از هر کاری که موجب ضرر شدید به بدن یا ناقص شدن آن می‌شود باید اجتناب شود.

2 . حکم برهنه شدن در سینه زنی ها و عزاداری ها

آیات عظام؛ امام خمینی رحمۀ الله علیه، سیستانی، شبیری زنجانی، وحید خراسانی و صافی گلپایگانی دامت برکاتهم می فرمایند:

لخت شدن مردان، برای سینه زنی اشکال ندارد؛ لیکن زن‌ها نباید به بدن مرد اَجنبی نگاه کنند.

آیات عظام؛ خامنه‌ای، مکارم دامت برکاته :

لخت شدن برای سینه زنی در جایی که در معرض دید خانم‌ها باشد جایز نیست.

3 . حکم تعزیه و شبیه خوانی

آیات عظام؛ امام خمینی رحمۀ الله علیه، خامنه‌ای، مکارم، سیستانی، شبیری زنجانی و وحید خراسانی دامت برکاتهم:

اگر مشتمل بر حرام مانند دروغ و آلات لهو نباشد و موجب وهن مذهب و عزاداری نباشد اشکال ندارد، ولی در عین حال بهتر است که به جای آنها، مجالس وعظ و ارشاد و ذکر مصائب حسینی و مرثیه خوانی بر پا شود.

( آیت‌الله وحید دامت برکاته: لیکن شبیه ساختن به اهل بیت علیهم السّلام جایز نیست.)

آیت‌الله صافی دامت برکاته : به طور کلی تعزیه‌خوانی چنانچه مشتمل بر محرمات نباشد اشکال ندارد و اصولًا مناسب این است که عزاداری حضرات ائمه طاهرین علیهم‌السّلام به صورت مجلس روضه‌خوانی برگزار شود تا سخنرانان عالم و وعاظ و روضه‌خوان های متعهد ضمن ذکر مصائب آن بزرگواران با ذکر فضائل و مناقب و تاریخ زندگی ایشان و بیان احادیث و احکام و تبلیغ معارف اسلام و دفع بدع و شبهات، مردم را آگاه و به مکتب اهل بیت علیهم‌السّلام هدایت و ارشاد نمایند.

 4 . آیا سینه‌زنی و زنجیر زنی در عزاداری که منجر به کبود شدن بدن می‌شود، جایز است؟

آیات عظام؛ امام خمینی رحمۀ الله علیه ، خامنه‌ای، شبیری زنجانی، وحید خراسانی و صافی گلپایگانی دامت برکاتهم:

اگر موجب ضرر مهم بر بدن نباشد اشکال ندارد.

آیت‌الله مکارم دامت برکاته : سینه زنی و زنجیر زنی از شعائر حسینی است ولی از آسیب رساندن به بدن خودداری شود.

آیت‌الله سیستانی دامت برکاته : اشکال ندارد.

5 . حکم قمه زدن

آیت الله بهجت رحمۀ الله علیه : از هر عملی كه باعث وهن به تشیع می شود باید پرهیز نمود.
آیت الله نوری همدانی دامت برکاته : قمه زدن اشکال دارد.

آیت الله مظاهری اصفهانی دامت برکاته : قمه زدن و مانند آن جائز نیست.

آیت الله سید كاظم حائری دامت برکاته :خرافاتی مانند قمه ‏زنی، موجب بدنامی اسلام و تشیع است.

آیت الله نوری همدانی دامت برکاته :
عزاداران محترم و متعهد به جای اینکه قمه را بر فرق خود بکوبند در فکر آن باشند قمه را بر سر دشمنان اسلام که اراضی آنان را اشغال و در فکر تضعیف آنان می باشند و منابع آنان را غارت و بالاخره هر روزی با ترفند جدیدی حیات اسلامی آنها را به مخاطره می اندازند بکوبند. خداوند توفیق بیشتر برای پیمودن این راه به همۀ مسلمانان عنایت بفرماید. 32

در باب اهمیّت عزاداری در اسلام بالخصوص عزای اباعبدالله الحسین علیه السّلام بزرگان سخنان فراوانی گفته اند من جمله رهبر کبیر انقلاب امام خمینی رحمۀ الله علیه می فرماید:

« زنده نگه‏داشتن عاشورا يك مسأله بسيار مهم سياسى - عبادى است. عزادارى كردن براى شهيدى كه همه چيز را در راه اسلام داد يك مسأله سياسى است. مسأله‏ اى است كه در پيشبرد انقلاب اثر به سزا دارد. ما از اين اجتماعات استفاده مى‏ كنيم. » 33

« مجالس عزا را با همان شكوهى كه پيش‏تر انجام مى‏گرفت و بيشتر از آن، حفظ كنيد و اهل منبر أيدهم‏ الله تعالى كوشش كنند در اين كه مردم را سوق بدهند به مسائل اسلامى و مسائل سياسى اسلامى، مسائل اجتماعى اسلامى و از روضه دست ‏برنداريد كه ما با روضه زنده هستيم. » 34

لذا لازم است به عنوان نکته پایانی آداب عزاداری را در اسلام تا حدودی بیان نماییم :

آداب عزاداری ائمه علیهم السّلام در اسلام

برخی از این آداب بدین شرح می باشد:

1 . سیاه پوشی

2 . تسلیت گویی

از آداب عزاداري و سوگواري «تسليت گفتن» به يکديگر است. منشاء تسليت گفتن در مصائب اهل بيت عليهم السّلام، محبت و عشق به اهل بيت عليهم السّلام است و اثر و دستاورد آن آمادگي براي پيروي از آن هاست. اهل بيت عليهم السّلام در گفتار و رفتار براي چگونه گفتن و چگونه زيستن اسوه حسنه اند. براي عرض تسليت در مصيبت حضرت سيدالشهداء عليه السّلام نيز بايد از کلام امامان عليهم السّلام الهام گرفت. 35

اصل تسلیت گفتن در شرایط مصیبت و اندوهی که بر کسی وارد شده در اسلام مستحب است.

پیامبر اکرم صلّی الله علیه و آله و سلم می فرمایند: هرکس مصیبت دیده‌ای را تسلیت گوید، پاداشی همانند او دارد.36

امام باقر عليه السّلام هم ‌فرمودند:

وقتی شیعیان به هم می‌رسند در مصیبت ابا عبدالله عليه السّلام این جمله را تکرار نمایند:

« اَعظَمَ اللهُ اُجُورَنا بمُصابنا بالحُسَین علیه السّلام وَ جَعَلَنا وَ اِیاکُم مِنَ الطالبینَ بثاره مع وَلیّهِ الاِمام المَهدی مِن الِ مُحَمَدٍ علیهمُ السّلام »

« خداوند اجر ما را به سوگواری و عزاداری بر امام حسین عليه السّلام بیفزاید و ما و شما را از خونخواهان او همراه با ولی خود امام مهدی از آل محمد عليهم السّلام قرار بدهد. »37

3 . تعطیلی کار در روز عاشورا

امام صادق عليه السّلام فرمود:

کسی که روز عاشورا را تعطیل کند، یعنی عقب کسب و کارش نرود و به کوری چشم بنی امیه که روز عاشورا را متبرک می دانستند، اگر کسی برای معیشت روزانه اش هم فعالیتی نکند، خداوند حوائج دنیا و آخرتش را برآورد و کسی که روز عاشورا روز حزن و اندوه او باشد، در عوض فردای قیامت که برای همه روز هول و ترس است برای او روز شادی خواهد بود.38

4 . بکاء و گریه

به فرموده امام صادق‏ عليه السّلام ‏هر ناله و گريه‏ اى ناپسند و مكروه است، مگر ناليدن و گريستن بر حسين عليه السّلام :

«كُلُّ الجَزَعِ وَ البُكاءِ مَكرُوهٌ‏ سِوَى الجَزَعِ وَ البُكَاءِ عَلَى الحُسَين‏ »39

در روایتی دیگر حضرت می فرمایند:

« مَنِ انشَدَّ فِى ‏الحُسَينِ عليه السّلام بَيتُ‏ شِعرٍ فَبَكَى وَ ابكَى عَشَرةً فَلَهُ وَ لَهُمُ الجَنّة »40

هركس درباره ‏حسين‏ عليه السّلام شعرى بگويد و گريه كند و ده نفر را بگرياند، براى او و آنان بهشت است

هركه ياد كند مصيبت ما را و بگريد و بگرياند مردم را، در روز قيامت در درجه‏ هاى ما خواهد بود و هركه مصيبت ما را ياد كند و گريه كند، چشم او در روزى كه چشم ها همه بگريند، نگريد و هر كه در مجلسى بنشيند و دين ما را احياء نمايد، دل او نميرد در روزى كه دلها همه بميرند.41

5 . برگزاری مجالس عزاداری

امام صادق عليه السّلام می فرماید:

مجلس گرفتن شما را من دوست دارم. در مجالس خود « امر ما را » زنده بدارید، خداوند رحمت کند کسی که امر ما را زنده بدارد.42

6 . رعایت اخلاص

اخلاص يعني خالص نمودن انديشه و نيت و اخلاق و عمل و عبادت و تمام اعضا و جوارح براي خدا كه دو نكته اساسي در آن لحاظ مي شود. يكي اينكه؛ خود عمل و انديشه و سخن گفتن و عبادت و مانند آن عملي خدايي و خدا پسند باشد و ديگر اينكه؛ انسان اين عمل خداپسند را براي رضاي خدا انجام دهد و نيت و انگيزه اش هم خدايي باشد. آنگاه وقتي عمل و نيت خدايي شد نتيجه اش خدايي شدن تمام وجود انسان مي شود و آدمي به كمال و سعادت نهايي خود مي رسد. به عبارتي شرط كمال انسان اخلاص است، به معني خالص سازي تمام ابعاد وجودي انسان براي خدا و به قصد خدايي شدن كامل انسان. اگر كسي به اخلاص برسد اين خود نشانگر صحت راه او است. يعني در مسير خدا حركت كرده و خود را از غير خدا خالص نموده است.43

امام صادق عليه السّلام مى ‏فرمايند:

« لابُدَّ لِلعَبدِ مِن خَالِصِ النِّيَّۀِ فِى كُلِّ حَركَۀٍ وَ سُكُونٍ إذ لَو لَم يَكُن بِهَذَا المَعنَى يَكُونُ غَافِلاً وَ الغَافِلُونَ قَد وَصفَهُمُ ‏الله تَعالىَ بِقَولِهِ: « إِنَّ هُم كَالأنعَام بَل هُم أضَلّ وَ قَال: أولئِكَ هُمُ الغَافِلُون... »44

شرط بندگي خدا اين است كه در هر حركت و سكونى نيتش را براي خدا خالص سازد زيرا اگر چنين نكند، غافل است و غافلان را خداوند تعالى اين گونه توصيف فرموده: اينان مانند چهارپايان بلكه گمراه ‏تر هستند و نيز فرموده: اينان همان كسانى هستند كه غافلند. »

7 . توجه به نماز اول وقت در مراسم عزاداري

در باب فضیلت نماز اول وقت چنین آمده است:

امام صادق عليه السّلام در روایتی فرمود:

« هر که نمازهاى واجب را در اول وقت بخواند و درست ادا کند، فرشته آن را پاک و درخشان به آسمان رساند و آن نماز فریاد زند خدا تو را حفظ کند چنانچه حفظم کردی و تو را به خدا سپارم چنانچه مرا به فرشته‏اى کریم سپردى و هر که بدون عذر بعد از وقتش، آن را بدون دقت و ارتباط معنوی لازم بخواند، فرشته آن را سیاه و تاریک بالا برد و آن نماز فریاد کشد خدا ضایعت کند چنانچه ضایعم کردى و رعایتت نکند چنانچه رعایتم نکردى.... » 45

از امام حسين عليه السّلام به نفع نماز استفاده كنيم. وقتی در ظهر عاشورا یکی از یاران امام حسین عليه السّلام به حضرت از فرا رسیدن وقت نماز خبر می‌دهد، حضرت برای او دعا می‌کند که از نمازگزاران باشد؛ آنگاه در مقابل تیرهای عَدو نماز اول وقت را به جا می‌آورد.

نتیجه:

با توجه به مطالب بیان شده پی می بریم که عزاداری در اسلام دارای شرایط و آداب مخصوصی می باشد و اگر کسی از این شرایط و آداب تخطی کند و به اعمال نامتعارفی دست زند نه تنها مورد قبول و پذیرفته نمی باشد بلکه در برخی از مواقع آثار و عذاب اخروی را نیز در پی دارد.

پی نوشت ها

1 . حسن عميد ، فرهنگ لغت عمید ، چ 1 ، تهران : اَشجَع ، ۱۳۸۹، واژه عزا.

2 . احمد بن محمد فیومی ، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی ، قم : دارلهجره ، بی تا ، ص 504.

3 . حسن عميد ، فرهنگ لغت عمید ، واژه تسلى.

4 . احمد بن محمد فیومی ، المصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر للرافعی ، ص 629  .

5 . لویس معلوف ، المنجد فی اللغه و الاعلام الفارسی ، مترجم: محمد بندر ریگی ، تهران : ایران ، 1374 ش ، ماده « نيح ».

6 . محمدبن مکرم ابن منظور ، لسان العرب ، ج 1 ، بیروت : دار الفکر ، بی تا ، ص 62  و فخرالدین بن محمد طریحی ، مجمع البحرین ، تهران : مکتبه المرتضویه ، 1375ش ، ماده ماتم .

7 . جواد محدثی ، فرهنگ عاشورا ، قم : معروف ، 1388 ش ، ص 395   .

8  . علی اکبر دهخدا ، لغت نامه دهخدا ، تهران : دانشگاه تهران ، 1377ش ، واژه مرثیه.

9 . همان ، تعریف عزاداری.

10 .  http://karbobala.com/articles/info/738

11 . http://ghiasabadtaft.vcp.ir/243102

12 . روح الله خمینی ، تحریرالوسیله ، ج 1 ، قم : موسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی ، 1379 ، ص 93.

13 . محمد بن حسن طوسی ، المبسوط فی فقه الامامیه ، ج 1 ، بی­جا : المکتبة المرتضویه ، بی­تا ، ص189 .

14 . احمد مقدس اردبیلی ، مجمع­الفائده والبرهان ، چ 3 ، ج 1 ، قم : نشر الاسلامی ، 1418 ق ، ص 508 .

15 . http://tohid.ir/fa/persian/lessonView?articleId=249

16 . نساء ، آیه 110 .

17 . ناصر مکارم شیرازی ، برگزیده تفسیر نمونه ، ج 1 ، تهران : دارالکتب الاسلامیه ، 1382 ش ، ص 450 .

18 . محمدبن یعقوب کلینی ، اصول الکافی ، ج 5 ، تهران : دارالکتب الاسلامیه ، بی تا ، ص 292 .

19 . http://tohid.ir/fa/persian/lessonView?articleId=249

20 . عيسي ولايي ، قواعد فقهي ، قم : دارالفكر ،1386 ش ، ص44 .

21 . محمد بن حسن اصفهانی فاضل­هندی ، کشف اللثام ، ج 2 ، قم : نشر اسلامی ، 1420 ق ، ص 418  ،  احمد مقدس اردبیلی ، مجمع­الفائده و البرهان ، ج 2 ، ص506 .

22 . محمدباقر بن محمدتقی مجلسی ، بحارالانوار ، ج 75 ، بیروت : الوفاء ، ۱۴۰۳ ه ، ص 358 ، ح 1 .

23 .  احمد مقدس اردبیلی ، مجمع­الفائده و البرهان ، ج2 ، ص506  و محمد بن حسن اصفهانی فاضل­هندی ، کشف اللثام ، ج2 ، ص 418.

24 . محمدبن حسن حرعاملی ، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة ، ج 15 ، قم : آل البیت لاحیاء التراث ، بی تا ، ص 583 .

25 . محمد باقر مجلسی ، بحارالأنوار ، ج 44 ، ص 283 ، باب 34 .      

26 . محمدبن یعقوب کلینی ، اصول الکافی ، ج 2، ص 315 ، باب حبّ الدنیا و الحرص علیها ، ح 5 .

27 . محمدبن حسن حرعاملی ، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة ، ج 3 ، ص 27 .

28 . فاطمه رجائی ، مصطفی محقق داماد ، سید محمد صادق موسوی ، بررسی فقهی و حقوقی رابطه انسان با اعضای بدن خود ، مجله فقه و حقوق اسلامی ، ش 2 ، پاییز و زمستان1390 ، صفحه 45-62 .

29 . عبدالله شمس ، قانون مدنی و قانون مسئولیت مدنی ، تهران : دراک ،1391 ش ، ص 30 .

30 . حسام قبانچی ، قانون اساسی ، مشهد : رادکان ، 1385ش ، ص38 .

31 . فاطمه رجائی و دیگران ، بررسی فقهی و حقوقی رابطه انسان با اعضای بدن خود ، مجله فقه و حقوق اسلامی ، صص 45-62 .

32 . برای اطلاع بیشتر به توضیح المسائل فقها رجوع شود .

33 . روح الله خمینی ، صحیفه نور، ج 8 ، تهران : موسسه امام خمینی ، 1378 ش ، بيانات در جمع وعاظ وخطباى مذهبى به مناسبت‏حلول ماه محرم.

34 . همان .

35 . محمدرضا جواهری ، روزنامه صبح ایران خراسان ، 2/9/1391 ، در ایام عزاداری برای امام حسین علیه السلام چگونه گریه کنیم ؟ ، شماره انتشار 18275.

36 . عباس قمی ، سفینه البحار و مدینه الحکم و الآثار، ج 2 ، تهران : فراهانی ، 1363 ش ، ص188.

37 . حسین بن محمدتقی نوری ، مستدرك الوسائل و مستنبط المسائل ، ج 2 ، بیروت : موسسة آل البیت لاحیاء التراث ، بی تا ، ص216 .

38 . محمد بن علی ابن‌بابویه ، امالی شیخ صدوق ، مترجم : کمره ای ، تهران : کتابچی ،1376، ص129 .

39 . محمد باقر مجلسی ، بحار الانوار ، ج 45 ، ص 313.

40 . جعفر بن محمد ابن قولویه ، کامل الزیارات ، قم : الفقاهه ، بی تا ، ص 105 .

41 . محمد بن علی ابن‌بابویه ، امالی شیخ صدوق ، مترجم : کمره ای ، ص 45 .

42 . محمدبن حسن حرعاملی ، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة ، ج10، ص 235 .

43 . http://akhlagh.porsemani.ir/node/1454

44 . محمد محمدی ری شهری ، میزان الحکمه ، ج 3 ، قم : دارالحدیث ، 1386ش ، روايت 4748 .

45 . محمدبن حسن حرعاملی ، تفصیل وسائل الشیعة إلی تحصیل مسائل الشریعة ، ج 4 ، ص 123 و 124.

 

 

 

 

 

 

خواندن 1608 دفعه

آدرس و اطلاعات تماس

آدرس: مشهد مقدس - خیابان مطهری شمالی 58
مدرسه علمیه فاطمة الزهراء سلام الله عليها توس

تلفن: 13-7341511-0513

فکس:7340700-0513

پست الکترونیک : info@alzahra-toos.com

اوقات شرعی

تمامي حقوق اين سايت متعلق به مدرسه علميه فاطمة الزهراء سلام الله عليها توس مي باشد. طراحی سایت توسط  ماهان سیستم